وبلاگ پارتیزان مطلبی رو در مورد سید حسن خمینی نوه امام ذکر کرده که گفتم شما هم ببینیدش!

 آیا او وارث خمینی(رحمه الله علیه) است؟؟؟

 جار و جنجال بر سر مواضع درست یا نادرست فرزند ارشد حاج احمد آقا خمینی و نوه ی حضرت امام ، یعنی سید حسن مصطفوی برای دیروز و امروز نیست و پیشینه ای بیش از یک دهه دارد . سابقه ای که از همان آغازین روزهای فوت یادگار حضرت امام (قدس سره الشریف) و زمام داری تولیت مرقد مطهر و مسؤولیت پاس داری از آثار آن قائد کبیر توسط این وارث اسمی رقم خورد . و حال این که این سمت ها و القاب و عناوین در توان یک چنین جوان خام و به دور از عالم مدیریت سیاسی هست یا نه بحثی است مجزا که در این مقال نیز نمی گنجد ولیکن این همان چیزی است که باید در پی اش بود .

در روزهای گذشته اظهارات (مثل همیشه) جناحی جناب سید حسن در مسائل سیاسی و حاضر شدن برای مصاحبه با جماعتی فرصت طلب و مخالف آرمان های دینی و ملی ، جرقه ای بود برای افروختن آتش همان جار و جنجال پیش گفته . جماعتی که خط و ربطشان از دیر باز در ضدیت با امام و امت و انقلاب اسلامی بر کسی پوشیده نبوده و همیشه از وی تنها همان لب خند ملیح را بر صفحات مجلات خود و برای جلب نظر مشتریان هنرپیشه پسندشان خواسته اند و نظراتش را نیز برای عوام فریبی پاک سیرتانی که همیشه ی خدا ، نگاهشان بر لبان حق گوی خمینی کبیر بوده که هر تکان خوردن آن لب ها ، حجتی بود برای دنیا و اخرای این پاک سیرتان . غافل از این که این ملت حق را همیشه از زبان ولی خود شنیده اند نه هر آن کس که بر موج محبوبیت الهی درگذشته گان خود سوار شده و خود نیز به دیگران سواری بدهد . و همین ولایت مداری ، رمز بقای این انقلاب بوده نه نگاه کورکورانه به لفاظی های وارثان ناخلف .

همان طور که در بالا آمد ، این جناب سید حسن از اوایل دهه ی پیش ، با مواضع ضد مردمی و بعضا غیر قانونی خود ، هر از گاهی آبی به آسیاب دشمن ریخته و اسباب مسرت فرصت طلبان را مهیا ساخته است که اگر بنا به آوردن مصداق باشد ، شاخص ترین این مصادیق ، حمایت جهت دار از تخلفات شهردار وقت تهران و مخالفت با اعمال مواد قانونی علیه تاراج بیت المال مسلمین توسط غلام حسین کرباسچی می باشد که این خود جزء اولین خیانت ها به وصایای خمینی کبیر بوده و هست . ولی این عزیز به همین موارد بسنده نکرد و چه بسا با تهییج و تشجیع کاذب دوستان منافقش هر آن چه که آنان می خواستند را به زیر سؤال برده و در هر موقعیتی نیز بر مکنونات قلب سیاه آنان صحه می گذاشت . و در آخرین مورد نیز با حمایت از مبحث مخالف با قانون اساسی و مغایر با تمامی سفارش های معمار انقلاب به تخطئه ی شورای نگه بان پرداخته و از متخلفینی که طبق همین قانون ، مجرم و متهم به قانون شکنی بوده و هستند ، طرف داری همه جانبه به عمل آورده و در رثای رد صلاحیت شده گان متوقع ، چهره ای حزن آلود به خود گرفته و تمثالش غم گنانه  بر کتیبه ی جراید غوغا سالار نشست .

از دیگر سو و باز در بازار داغ جار و جنجال چار سوق انتخابات و مشارکت این عزیز مذکور در این مباحث ، برخی بر طبل انتقاد بی برهان کوبیده (سایت خبری نوسازی) و برخی دیگر با تمبک دفاع مظلومانه و حمایت بچه گانه (مدیر مسؤول کیهان) ضرب مغالطه گرفتند و ساز بی منطقی گری نواختند .

این که این جناب ، نوه ی امام راحل است ، چه نسب افتخار آمیزی و چه سعادت گران مایه ای ولی در عین حال عجب مسؤولیت سنگین و درد سر سازی که با کوچک ترین لغزش در پیمودن راه حق ، پیماینده ی این راه را با سر ، بر زمین بی آب رویی کوفته و بر امحاء وراثتش می کوشد . چیزی که این عزیز ، خواسته یا ناخواسته بدان دچار گشته و به آن اصرار می ورزد . حال با توجه به این لغزش ها ، آیا هر ناظر منصفی بایستی نسبت به این قبیل قانون شکنی ها و کاهلی در اجرای منویات رهبر فقید انقلاب ، دست به سینه و ساکت و لب خند بر لب ، خود را به بی تفاوتی زده و نوای ان شاء الله بزی بوده است سر دهد که مبادا به تریج قبای ایشان بر بخورد و یا به زعم آقایان ، شخصیت امام عزیزمان به زیر سؤال نرود ؟ حال آن که یک دهم این چنین تخلفات و موضع گیری هایی اگر از بی نوایی مخالف عقاید ما سر بزند ، دودمانش را به آتش می کشیم و خاکسترش را به باد می دهیم .

اصلا این چه منطقی است که انتقاد به ره بری از زبان هر کسی باید موافق عرف و شرع شناخته شودصادق طباطبایی که در اوایل انقلاب به دلیل حمایت از بنی صدر منزوی شد ولی پرداختن به سر پیچی از مسؤولیت های محوله ی یک چنین وراثی ، مستوجب گرفتن و بستن و دریدن و ... می شود ؟ مگر ایشان تافته ی جدا بافته ی این جامعه هستند ؟ مگر نسب امام را داشتن و شهرت کبیر آن حضرت را یدک کشیدن ، مصونیت از انتقاد و حتا پی گیری قانونی را در بر دارد ؟ اگر چنین است که سید حسین فرزند شهید آقا مصطفا خمینی ، در این زمینه افضل تر است و اجرای این موارد برای وی به حق تر . ولو این که این بنده ی خدا فراری باشد و یا پناهنده در آغوش استکبار جهانی . اگر نوه ی امام (رحمة الله علیه) بودن حجیت برحق بودن باشد ، پس پسر نوح نبی سلام الله علیه هم بر حق بود ، عایشه ، هم سر رسول صلی الله علیه و آله و سلم نیز جمل را منطبق بر حق به راه انداخت ، جعفر کذاب برادر امام حسن عسکر ی و عموی حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف ، به ناحق با این عنوان مورد خطاب قرار می گرفت و صدها مورد دیگر از این دست . هر چند که حضرت سید حسن در بسیاری از موارد ، گوی سبقت را از بسیاری کسان دیگر ربوده است و از جهاتی به جای آن که وارث خمینی کبیر باشد ، وارث امثال دایی خوش پوش و خوش تیپش ، صادق طباطبایی (حامی بنی صدر خائن) است .

اللهم غیر سوء حالنا بحسن حالک

[مجلس گرامی داشت حجة الاسلام توسلی]

_ علی انصاری: حال از آقای محتشمی پور می‌خواهم که بیاید و سخنرانی کند و یاد آن از دست رفته را گرامی بدارد!

_ابطحی[در حاشیه روی کناره نشسته کنار محتشمی ]: محتشمی شیره! شجاعه! محتشمی باحاله! محتشمی رک حرف میزنه!

_محتشمی پور[تو دلش با خودش]: معلومه که من شجاعم! معلومه که می‌تونم با حال حرف بزنم! الان نشون می‌دم!

_محتشمی پور[در حال سخنرانی]: ... آقایون یعنی چی این حرفها! نهضت آزادی محبوب ماست! من از امام هم شنیدم که ایشان فرمود که کی گفته اینها از دین خارج شدن!
... رد صلاحیت یعنی چه؟! ... چه معنی میده کسی بخواد یاران امام رو و یاران نوه امام رو رد صلاحیت کنه؟! ... اصلا من خودم هر 12 عضو شورای  نگهبان رو رد صلاحیت میکنم!!! ...

_ابطحی[در حاشیه روی کناره نشسته تودلش با خودش ]: اوخ! فکر میکردم بتونم بهش اثر بگذارم و ...ش کنم! اما نه تا این حد! الانه که کار بیخ پیدا کنه!!!
لینک خبر!

ماجرای سیدحسن خمینی و سایت نوسازی و فوت آقای توسلی رو شنیدید! اگه نشنیدید به طور خلاصه در پایین بخونید.

چند وقت قبل آقای سید حسن خمینی تو جمع حزب مشارکت از رد صلاحیت بعضی از هم حزبیهای مشارکت ابراز تاسف می‌کند واین خبر در رسانه ها اعلام می‌شود.

بعد از این قضیه سایت نوسازی که سایت یک گروه خودجوش از بچه های یکی از مسجدهای رسالت بود در مطلبی به این قضیه اعتراض می‌کند و در مطلبش به این قضیه اشاره می‌کند که در زمان ریاست جمهوری خاتمی گویا یک "بی ام و"  ?? میلیون تومانی برای سید حسن توسط اعضای این حزب خریداری شده!

بعد از این قضیه یکی از اعضای بیت امام که گویا اعتراض داشته به سایت نوسازی می‌گوید که اتومبیلهای سید حسن سه تاست ایشان در تهران بنزِ سید احمد پدرشان را سوار می‌شود از تهران تا قم پژو سوار می‌شود و در قم پیکان سوار می شود!

و بعد از این قضایا روزنامه کیهان در چهار شنبه ??.??.???? به قلم حسین شریعتمداری به سایت نوسازی انتقاد وارد می‌کند و این حرفها را یا نشان از نادانی و یا نشان از وجود افراد نفوذی در میان اعضای این سایت اعلام میکند و شب همان روز هم از طرف وزارت ارشاد اعلام می شود که این سایت بسته شده است!
البته روزنامه کیهان روز بعد برخلاف صحبت دیروزش دریک توضیح ضروری! از عدم وابستگی این سایت به دولت سخن می‌گوید، که البته خود این سایت نیز به همین مطلب تکیه دارد.

اولین شنبه بعد از این جریان در جلسه مجمع تشخیص مصلحت آقای توسلی که کاندیدای حزب مشارکت در انتخابات میان دروه ای خبرگان چند هفته دیگه نیز بوده درخواست سخنرانی پیش از دستور می‌کند و در این سخنرانی در مورد توهین به خانواده امام حرف می زند که شدت ناراحتی به حدی بوده که به گریه می‌افتد و نهایتا دچار سکته قلبی شده و بعد از احیاء توسط دکتر ولایتی به بیمارستان منتقل می‌شود ولی دیگر کار از کار گذشته بوده و ایشان فوت می‌کند.

کل این جریان رو گفتم که بگم به نظر من همونطور که خانواده پیامبر و به خصوص زنان پیامبر به بعضی مسائل سفارش شدند خوب است که این برای ما هم الگویی باشد که اگر نام شخصیتی بزرگ مثل امام خمینی رحمة الله علیه را بردوش می‌کشیم مراقب باشیم که خدایی نکرده از این نام و آبرو برای کسی خرج نکنیم!البته یک مطلب دیگه هم هست که زمان دولت اصلاحات این همه توهین به امام و مقدسات دینی شد ولی کسی از غصه این حرفها دق نکرد! ولی حالا که این حرفها زده شده کشوندن این حرفها  به مجمع تشخیص مصلحت یکم جای تعجب داره! جدا از اون عده که حالا کاسه داغتر ازآش هم شدن!
تو کیهان امروز هم مطلبی در همین مورد تحت عنوان آیت الله توسلی مرحوم و احمدی نژاد مظلوم هست.

لینکهای مرتبط:
پسرنوح
...به غیرتت حسن
همین بی بصیرتی! 
آیا او وارث خمینی است؟!
خر نشی!
راز لپ‌های گل‌انداخته سید حسن خمینی!(با اینترنت اکسپلورر)
بی ام و، بنز، پژو، پیکان، سید حسن خمینی!(با اینترنت اکسپلورر)

زیاد هم پیچیده نیست تحلیل کردن اینکه چرا نوه خمینی کبیر در کنار سران فتنه؟
فقط باید کمی مطالعه داشته باشی و نگاهی به خاطرات رفسنجانی در سالهای قبل بیندازی در جایی که در دهه شصت نوشته سفر به ژاپن امروز چندمین روز سفرمان به ژاپن است صبح یاسر و حسن را بیدارکردم ...!
و تواینجا دو دهه بعد ناگهان شوک زده می‌شوی که حسن! و بعد با خواندن ادامه خاطرات می فهمی که بله این حسن همان سید حسن خمینی است که آنروز نوجوانی بیش نبوده! و این آن است که عالیجناب رفسنجانی در کتاب خاطراتش بیان کرده و چه چیزها در ژاپن بوده که شاید بیان نشده!
فرار شهرام جزایری از زندان را که فراموش نکرده‌ای! اصلا در میان ما ایرانیها نان و نمک وفاداری می‌آورد، مگر می‌شود ایرانی باشی و صدها میلیون نان و نمک خورد و بی‌وفا ماند! پس دستی لازم است که از آستین برآری و رفیق زندان رفته را بیرون کشید و تو را چه به آبرویی که از نظام و قوّه قضائیه و پلیس بریزد نمک آنها را که نخوردی؟!
اینجا هم همانگونه است سالها که تو خبر نداشتی سید کوچک ما بزرگ می‌شد و نان و نمک می‌خورد مثل همان سید دیگر،بهشتی را می‌گویم، اصلا هر چه می‌خواهم این کلمه مافیا را _که بعد از اینکه از زبان دکتر بیرون آمد به شدت منحوس و خیالی شد_ بر زبان نیاورم، شدنی نیست! مافیای خیالی ما بالاخره پدر خوانده دارد و پدر خوانده هم عقل و هوش، راستی چرا نیامدند برای این باجناق ما یا پسر خاله ما و یا حتی برای من و تو چکهای چند صد میلیونی بکشند، به خاطر همین است بله مافیا عقل و شعور دارد می‌داند سفره نان و نمکش را برای که پهن کند، من و تو که در کشیدن گلیم خودمان هم مانده‌ایم باید برای کسی سفره پهن کنند که آینده دارد و که بهتر از او که نام خمینی را یدک می کشد یا او که نام بهشتی را حمل می کند یا پسر و دخترهای شهدایی مثل باکری و همت!
وقتی آلوده شد، ببخشید نمک گیر شد، دیگر ولایت هرچه بگوید، مردم هرچه فریاد بکشند، زیاد اهمیتی ندارد حرمت نان و نمک را که نمی شود نگه نداشت می شود!