دوشنبه 24/5/90
دیروز اینقدر خسته شدم که دیگر حوصله آپ کردن وبلاگ را نداشتم.
اول صبح یعنی 8.30 رفتم کلانتری منتظر شدم تا پرونده ام پیدا شود و نوبتم بشود افسر محترم کلانتری گفت قاضی دستور داده که از راهنمایی رانندگی استعلام کنیم یک فرم داد که بروم دوتا کپی بگیرم که خوشبختانه امروز کپی باز بود و بعد نامه استعلامم را نوشت به راهنمایی رانندگی تهران بزرگ!
اول رفتم به پلیس +10 که زیر بار نرفتند گفتند باید بروی شهرک آزمایش، کمی دیگر که پرس و جو کردم یکی گفت مرکز تعویض پلاک هم جواب میده دیدم بهترین مرکز تعویض پلاک که هم نزدیک باشه و هم تو طرح نباشه اونیه که تو جاده مشهده را افتادم و رفتم! ماشین رو بیرون پارک کردم و رفتم داخل از اطلاعات پرسیدم کفت باید بروی ساختمان شماره 2 استعلام!
اونجا سه خانم محترم نشسته بودند و پاسخگوی مردم بودند به یکیشون نامه را دادم و در موردش توضیح دادم گفت ما دسترسی به این اطلاعات نداریم! گفتم رئیس شما کجاست با دست سمت مقابل را نشان داد. در پارتیشن مقابل یک جناب سرهنگ محترم البته با لباس شخصی نشسته بود، جریان رو که گفتم توضیحی در حاشیه نامه نوشتند و گفتند ببر آن روبرو! یعنی همان خانمهای محترم استعلام!
بردم پیش همان خانمی که گفت دسترسی نداریم در ایکی ثانیه شماره پلاک رو وارد کرد و آدرس و مشخصات کامل راننده محترم فراری را پرینت گرفت و به من داد خیلی خوشحال شدم! آدرسش همان نزدیکیهای محل تصادف بود، پرینت رو بردم پیش رئیس که با یک نامه دیگر گذاشت توی پاکت گفت به سلامت.
رفتم کلانتری چون کلانتری محل آن آقا با ما فرق داشت نامه زد به کلانتری محل آن آقا جهت ابلاغ احضاریه و داد به خودم که ببرم.رفتم به آنجا و به هرحال با یک سرباز رفتیم درِ منزلشان که اتفاقا خودرو مورد نظر هم در منزلشان پارک بود!
بنده خدا پدرش کلی معذرت خواهی کرد گفت من اصلا خبر نداشتم و پسرم به من نگفته و از این حرفها! دست آخر گواهی نامه خودش! و کارت ماشین و بیمه نامه اش را داد که فردا برویم بیمه!
بعد از آنجا که دیگر ساعت یک شده بود رفتم شورای حل اختلاف شمال شرقی تهران در انتهای اتوبان باقری که یک ساختمان نوساز بود! وقتی واردش می شوید انگار وارد سالن انتظار فرودگاه شده اید هوای سرد کولری، چندین عابر بانک چندی خط تلفن کارتی و تازه موبایلتان را هم نمی گیرند!
شورا ی حل اختلاف آنجا که صبحهاست کارش تمام شده بود گفت ساعت 3 برو شورای حل اختلاف فلکه
سوم تهران پارس خیابان دانشور! راستش بیرون آنقدر گرم بود و داخل آنقدر سرد که با زبان روزه اصلا نمی خواستم بیرون بروم تا ساعت 2/30 همانجا ماندم و نمازهم همانجا خواند و بعد رفتم شورای حل اختلاف خیابان دانشور!
عریضه نویس آنجا جوان خوش برخورد و محترمی بود هر چند تیکه هایی به حکومت اسلامی می انداخت اما کار همه را به خوبی مدیریت می کرد ودرایجاد ارامش و نظم آنجا موثر بود! در مورد ساختمانش هم بگویم که خیلی با دخمه دیروز فرق داشت ساختمان نوساز بزرگ و شمال شهری بود! هرچند که اینجا هم از کولر و تهویه خبری نبود اما از بوی عرق هم خبری نبود. با اینکه همان عریضه قبلی را دادم باز هم 3000 تومان از من گرفتند و گفتن بنشین تا مسولین بیایند! مسولین حول و حوش 4 آمدندو تا دادخواست من را بدهند شعبه! شد 4/30 و بعد هم شعبه دادخواست را فرستاد برای کارشناس! منشی کارشناس مبلغ شصت هزار تومان بابت کارشناسی خسارت و افت قیمت خودرو گرفت که بعدا مورد اعتراض کارشناس قرار گرفت که این دو کارشناسی است و باید بیشتر میگرفتی!
خلاصه آخر کارشناس را راضی کردیم پول نگیرد و به همان مبلغ راضی شود و کارشناس هم بعد از رویت خودرو کارشناسی را داد که بردم شعبه و بعد دو تا کپی برابر اصل گرفتم و ساعت نزدیک 5/30 کار دیروز هم تمام شد.