لپ تاپ قیمتش خیلی بالا رفته و این باعث استقبال از لپتاپهای استوک شده که به مراتب قیمتشان نصف یک لپتاپ نو است، لپتاپهایی که از اروپا و آمریکا می‌آید و چون طبق قوانین آنجا خروج با هارد ممنوع است، لپتاپها در ایران باز شده و به آنها هارد و یا رم اضافه می‌شود از نظر کیفیت هم معمولا خط و خش کمی دارند و یا بسیار تمیز هستند شما هم اگر خواستید چند نمونه از لپتاپهای  استوک را ببینید و قیمتهای آنها را مقایسه کنید به آدرس زیر مراجعه نمایید:

کانال لبتاپها

خیلی زیاد شده این روزها احادیث و روایات وحکایاتی بدون ذکر منبعِ درست، که همینطور در گروه های واتساپی توسط افراد ساده دل جابجا میشوند.
احادیثی که مثلا از تو میخواهد توی هر نمازت فلان ذکر شناخته شده را 40 بار بگویی و از فردایش تاثیرش را در مادیات زندگیت ببینی!
چیزی که اصلا برخلاف رویه دین اسلام است که بنایش بر کار و تلاش در جهت تغییر در مادیات زندگی است و یا حکایتهای بدون ذکر ماخذی که اهدافی را در خود پنهان دارند، مثل این حکایت دکتری که از زندانهای آدم کشی نازی ها فرار کرده و بعد در انتها توصیه میشود که سعی کنید بچه های شما انسان باشند و خلاف مشاهدات وی در آن زندانها آدم کش نشوند. این حکایت در اصل در حال تطهیر و تاکید بر واقعی بودن داستان خیالی هولوکاست صهیونیستهاست که به بهانه آن فلسطین را اشغال کردند.

یا روایتی که اشاره به فردی میکند که با توصیه شیخ نخودکی به نماز اول وقت از دست توطئه ای که برایش چیده اند رهایی می یابد ولی در اصل این داستان در حال بزک کردن رضاخان غربزده پهلوی می باشد.
به نظر میرسد یکی از سازندگان این روایات و حکایات هم همین صهیونیستها باشند که با هدف خسته و نا امید کردن مردم از دین با ساخت روایات جعلی و با هدف نشر و تحریف واقعیت دست به ساختن این روایتها و حکایتها می زنند.

پس لازم است که هوشیار باشیم و دقت کنیم که یک متن به ظاهر درست چه اهدافی را در خود پنهان کرده است و سپس آنرا نشر بدهیم. 

هووووو چه دورانی داشتیم

یک اینترنت بود و یک وبلاگ نویسیش

یک لینکدونی داشتیم که کلی لینک دوستان و آشنایان و خیلی ها را هم که نمیشناختیم ولی از بلاگشان خوشمان می آمد توش اضافه میکردیم.

یادم هست اول تو بلاگفا بودم بعد بلاگفا با یکسری بچه های ارزشی مشکل پیدا کرد خصوصا حسین قدیانی، ما هم که لینک ایشان را تو لینکدونیمون داشتیم توسط بلاگفا فیلتر شدیم.

بعد اینجا را پیدا کردیم، یک وبلاگی بود اینجا به اسم تهانی (هن تهانی الله!!!) من که خیلی جذبش شده بودم ولی حیف که یک روز وبلاگش را حذف کرد و بیخبر رفت. شاید آرشیوش تو پارسی بلاگ باشد.

دورانی خوبی بود الان که این شبکه های اجتماعی وقتمان را خیلی هدر میدهند کمتر مینویسیم و بیشتر خواننده شدیم.

امروز تو کامپیوترم داستان شریح قاضی و آب حیات را پیدا کردم یاد این وبلاگم افتادم اوه چه داستانی بود مانده بودم آخرش را چطوری تمام کنم. (اون پرونده هم هنوز به جایی نرسیده و بلاتکلیف تو دادگاه خاک میخورد)

به هر حال خاطرات دوباره زنده شد شاید دوباره اینجا فعال بشوم.

خوبیش این که پارسی بلاگ اصلا تو این چند سال تکان نخورده همان حالت سنتی و نوستالژیش را حفظ کرده.

به قول بچه ها فعلا!

اخبار این روزها مرتب در مورد برخورد با مفسدین اقتصادی و سلطان سکه و رییس فلان صندوق قرض الحسنه و غیره است اما کمتر و یا اصلا خبری از رسیدگی به پرونده مفسدین تعاونی اعتباری میزان نیست. بودند مردمی که واسطه اینکه این صندوق از رانت دادگستری برخوردار بود و تعداد زیادی از قضات سهام دار آن بودند و سازمان ثبت هم که متعلق به همان قوه است اموالشان به ناحق توسط تعاونی اعتباری میزان مزایده شد،لابد می پرسید مزایده که خوب است هر چه زیاد تر اموالشان فروخته شده ولی نکته همین جاست که نگارنده افراد زیادی را میشناسد که اموالشان به اصطلاح مزایده شده اما در اصل با یک کارشناسی به ناحق به ثمن بخس فروخته شده و هم اکنون پرونده های چندین ساله شکایت از میزان دارند ولی به این پرونده ها بعد از چندین سال از ورشکستگی میزان رسیدگی نمیشود.

در واقع یاید گفت به نظر میرسد دادگستری خراسان رضوی و یا قوه قضاییه یک حاشیه امن برای مفسدین اقتصادی میزان درست کرده است که انگار به این زودی ها و شاید هیچ وقت قرار نیست با این مفسدین برخورد شود.

شاید این مفسدین اقتصادی یک آب شسته تر هستند!

اخبار 20:30 اعلام کرد امروز یک نفر با سلاح به شهرداری هشتگرد تیراندازی کرده است.

جای هیچ تعجبی نیست که با این روندی که شهرداری ها با کمیسیون به ظاهر قانونی ماده صدشان در پیش گرفته اند در سایر شهرهای کشور شاهد برخوردهای اینچنین مردم با شهرداری ها باشیم.

در کمیسیون ماده صد یک نفر از وزارت کشور یک نفر از شورای شهر و یک نفر قاضی حاضر میشوند و نماینده شهرداری به عنوان مدعی علیه شهروند در جلسه حاضر میشود و به اصطلاح یکه به قاضی میرود جالب اینجاست که به هیچ شهروندی اجازه حضور در این جلسه رسیدگی داده نمیشود که حداقل از خودش دفاع کند و شهروند فقط حق دارد به صورت مکتوب اظهاراتی را قبل از جلسه لایحه وار بدهد همین ولی نماینده شهرداری هر چه بخواهد علیه شهروند میگوید و میگوید... آن وقت چه انتظاری هست از رای کمیسیونی که به اینصورت ناعادلانه برگزار شده است.

روشن است جریمه های چند صد میلیونی که غیر منطقی و خلاف عقل است و یا رای به تخریب بنای مردم و بعد شهرداری با خیال راحت و استناد به رای این کمیسیون که بله کار ما قانونی است اقدام به تخریب و یا ضبط اموال شهروند میکند و حاصل آن برای شهروندی که دستش از همه جا کوتاه است  میشود همین اعتراض به سبک تیر اندازی امروز هشتگرد.

حتی به نظر میرسد اینکه برخی شهروندان اقدام به تخریب اموال شهرداری ها میکنند مثل تخریب تابلوهای ال سی دی و ال ای دی داخل شهرها و یا ریختن آشغال در شهر و ... و در کل یک ریشه مهم نارضایتی مردم همین اقدامات خارج از عرف و ددمنشانه شهرداری ها در حق شهروندان است.