در پی اهانت مجله فرانسوی به رسول الله الاعظم محمد مصطفی صلی الله علیه و آله، پیشنهاد و درخواست می‌کنم این تصویر و متن زیر؛ شعارهای آن به صورت هشتگ‌ها را بازنشر بدهید:

برای بازنشر این عبارات به صفحه زیر مراجع کنید:
instagram.com/p/x3uhLKGcP

توهین کردن آنهم به مقدسات دیگران کاشتن خشمی مقدس است که بروز یافتن آن را در مجله شارلی ابدو دیدیم. 12 نفر کشته شدند تا دیگر کسی جرات توهین به مقدسات را پیدا نکند. هرچند داعش گروهی جانی و تروریست است اما این اقدام داعش باید زودتر از این توسط هر مسلمانی که قادر به اینکار بود انجام می شد. شارلی ابدو مجله ای است سرشار از توهین به مسلمانان و پیامبرشان و ادامه توهینهای این نشریه موهن مطمئنا بازهم بی پاسخ نخواهد ماند.

امروز علی مطهری نطقی داشته که فایل صوتی آن هم در سایتها هست اگر کسی بخواهد نمونه ای از ترکیب حق و باطل را ببیند در این نطق به وضوح آشکار است:

1- اشاره به جشنواره عمار 2- تعریف از کارهای خوبی که در کشور انجام می شود و شده 3- حمایت از سران فتنه 4- توهین به حماسه نهم دی مردم و ...

نکته جالب اینجاست که ایشان اعلام کرد که همه می دانند که من هیچ تعلق خاطری به آقایان موسوی و کروبی ندارم و در انتخابات سال 88 به محسن رضایی رای دادم!

ولی من فکر می کنم که مردم همه می دانند که ایشان به آقای رفسنجانی تعلق خاطر ویژه دارد و یادم هست که احمدی نژاد در مناظره با موسوی به این موضوع اشاره کرد که سه نامزد موجود در واقع یک نفرند و آن همان آقای رفسنجانی است.

و شکی نیست که این نطقهای علی مطهری همه بر اساس سفارش آقای رفسنجانی است حال من می گویم تعلق خاطر است شاید شما بگویید فاکتور دارد.

پنچمین اجلاس وحدت اصولگرابان در حالی برگزار شد که حضرات از دعوت کردن از احمدی نژاد به عنوان یکی از رهبران شاخص اصول گرایی خود داری کردند.
قضیه 11 روز خانه نشینی او شاید دلیل بر این باشد که اصولگرابان دور احمدی نژاد را خط گرفتند یا شاید جربان انحرافی!

اما چیزی که مسلم است جریانها و نهادهایی بودند که احمدی نژاد به آنها باج نمی داد مانند شهرداری تهران و یا نهادهایی بزرگتر از آن!‌
و این جریانها بودند که با بزرگ نمایی یک حلقه انحرافی و نیز جریان 11 روز، احمدی نژاد را به یک غول مخالف نظام و منحرف تبدیل کردند و جریان حرکت دولت او را در دو سال آخر کند و متوقف نمودند.

همین جریانها بودند که حاضر نشدند حول آیت الله مصباح به وحدت برسند و در انتخابات قبل ایشان را -نیز که حاضر نشد از نامزد آنها که قالیباف بود حمایت کند - دور بزنند و همچنان نام اصولگرایی را نیز به یدک بکشند.
همین جریانها و نهادهای خاص اما طعم شکست را که ناشی از تفرقه اصولگرایان بود چشیدند ولی هنوز طعم چرب و شیرین قدرت محدودی که دارند و شاید برخوردهای نادرستی که با احمدی نژاد کردند نمی گذارد به اشتباه خود اعتراف کنند و از وی برای حضور در جمع اصولگرایان دعوت کنند.

این روزها برای وقف بسیار مدیحه ها بیان می شود ولی تجربه این روزگاران به ما مردم مشهد ثابت کرده است که وقف سنتی اشتباه است.
شاید واقف با نیتی خیر اقدام به وقف موقوفه خویش می کند اما این اقدام او در بلند مدت به ضرر مردم و ساکنین سالهای بعد آن شهر خواهد شد.

به عنوان مثال آستان قدس که بزرگترین متولی وقفیات در دنیاست الان با موقوفه های خودش که در مشهد بیشتر از نصف شهر مشهد است هر کاری میکند و کسی هم نیست بر آن نظارت کند
همین الان در میدان فردوسی مشهد و بلوار خیام مشهد چندین باغ میوه را به راحتی تغییر کاربری داده و بدون توجه به اهمیت محیط زیست و آلودگی هوا جای آن در حال ساخت خانه و مجتمع تجاری مشهد مال و بانک و ... است.

پس پیشنهاد بهتر به جای وقف این است که اگر کسی می خواهد کار عام المنفعه ای انجام دهد بهتر است مدیریت آن را به  فرزندان و یا خویشان بعد از خود بسپارد در این صورت حتی اگر بعد از او مدیریت به دست انسان ناخلفی افتاد اولا مدت کمی در دست اوست و همان مجموعه به این بلا دچار می شود و اینطور نمی شود که سازمانی بزرگ به قدرت آستان قدس درست شود که کسی جرات رویارویی با آن را نداشته باشد.